آقا علیآقا علی، تا این لحظه: 13 سال و 13 روز سن داره

آقا علی فسقولی

علی ناز مامانی و بابایی از 23 ماهگی تا تولد 2 سالگییییی

تولد 2 سالگی نفشمون سلام جیگل مامان چه طوری پسر گلم.مامان جون تو این یه سال که لپ تاپ نداشتم تو خیلی بزرگ شدی پسرم و من خیلی چیزا از تغییراتت رو تو سال گذشته متاسفانه دقیق یادم نمونده و خیلی غصه میخورم مامان جون.هفته پیش تولد 3 سالگیتو اهواز گرفتم واست.و با یک سال تاخیر دارم مطالب تولد 2 سالگیتو مینویسم عسلم.مثلا تو سال گذشته یعنی از 2 الی 3 سالگیت توی ماه مرداد اخراش که رفتیم شمال تو تازه داشتی حرف زدن یاد میگرفتی مامان جون.بعد که اومدی شمال خیلی پیشرفت گری و تا آخرای مهر ماه دیگه مس بلبل حرف میزدی و همه خیالشون راحت شد چون تقریبا دیر و یه هو به حرف اومدی.یادمه شهریور ماه که شمال بودیم یعنی 2 سال و 5 ماهت بود مامانی بابا از شمال...
5 ارديبهشت 1393

علی جیگلم از ۲۲ تا۲۳ ماهگیش

سلام نفشمممم.چه طولی مامان فدات؟الان تو روز تولدم ۲۴ آذر ۹۲ دارم بعد از مدتها وبلاگتو آپ میکنم.حیف که لپ تاپ مامان خراب بود و نت نستم مطالبتو زود تر آپ کنم جیگلم.و تغییراتتو مو به مو یاداشت کنم جیگلم.حالا مینویسم برات عسلم.الانم مریض شدی مامان فدات.ایشالا زودی خوب بشی.الهی امین.مامان ۱ اسفند ۹۱ اومدم از سفر حج به ایران.روز اول رفتم شمال مامان فرداش به سمت اهواز پرواز داشتم تا شما و بابایی رو ببینم.خیلییییی دلم تنگ شده بود ناناژ من.خلاصه فرداش بابا جون و شما و مامان بزرگ تو فرودگاه اهواز اومدید استقبالم اما تو اصن اولش یعنی چن دیقه اول مامانو تحویل نگرفتی پشلم.شاید چون تهنات گزاشتم  ۱۴ روز و رفتم سفر مامانی.ولی بعد اومدی بغلم.خیلی دلم ...
25 آذر 1392

علی عسلمون از ۲۱ تا ۲۲ ماهگیش

سلام عشل مامان.چه طوری قند عشل مامان؟کلی عقب افتادم از آپ کردن وبلاگ قند عشلم.چون لب تاپم خرابه هنوزم.با موبایل دارم آپ میکنم آخه عکسات تو لپ تاپ مامان بوده.حالا ام با یه پروژه بین المللی دارم آپ میکنم تپل مامان.الان ۱۳ مرداده و من دارم خاطرات بهمن ماهو مینویشم جیگلم.بزرگ شدی میفهمی چی میگم مادر.اینکه الاان چی کار میکنی و تو بهمن ماه چه کارایی اصلا در این مقال نمیگنجد.مامان ۱۸ بهمن اهوازو با پرواز به سمت رشت پرواز کردم و فرداشم از رشت به مدینه.نمیدونم چه حکمتی بود که شدیدا هم ۳ روز قبل از سفر مریض شدم شدید با ۶-۷ تا آمپول سر پا شدم یه مقدار مادری.قبل رفتن با کلی مشورت از مشاورا فهمیدم که باید از شیر بگیرمت عسلم.چون ۱/۵ ماه بیشتر به پایان ۲...
14 مرداد 1392

20 تا 21 ماهگی زندگیمون

شلام عشل ماماااااااااااااااااااااان.چه طولی؟الان حدود شش ماهه که لپ تاپم خراب بود نتونشتم وبلاگ عشلمو آپ کنم واشه همین دقیق یادم نیس تو دی ماه دقیقا چه کالی یاد گلفتی ناناز مامان.فقط واشه عشلمون یه سه چرخه خریدیم که اینقد ذوق کردی مامان ک نگو.از صب تا شب سوارش بودی البته الانم که 2 تیر 92 هست.خیلی شوالش میشی و الان که خیلی چیزا رو میتونی بگی جیگلم بهش میگی مونو یا همون موتور.قبونت بشم.البته مساله حرف زدنت و وسیع شدن دایره لغاتت به اردیبهشت ماه بر میگرده که در این مقال نمیگنجد تو ماهش میگم عسلم.آله مادر تو دی ماه مامانی کم کم داشت آماده میشد که 19 بهمن 91 بره سفر حج مادر و تو رو اول به خدا و بعد به بابایی بسپره.جیگل من .هر ماه شیطون تر می...
2 تير 1392